بازیگر سایهبان: کاش برادری مثل سهراب داشتم
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۱۲۷۹۶
رکنا: افسانه کمالی درباره احساسش به نقش سارا و شرایط بازی در سریال سایهبان گفت و گو کرد.
سریال «سایهبان» به کارگردانی و تهیه کنندگی برادران محمودی، به روزهای پایانی پخش خود نزدیک می شود و تا به حال توانسته در بین مجموعههای تلویزیونی جدید، رتبه سوم را در جذب مخاطب به خود اختصاص دهد. البته به گفته نوید محمودی تهیه کننده این سریال، 88 درصد از بینندگان از «سایهبان» رضایت داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تهیه کننده یکی از دلایل این اقبال را قهرمان منحصر به فرد این مجموعه تلویزیونی و نوع رابطهای که با دوستان و مخصوصاً خواهرش داشت عنوان کرده بود. رابطهای که در آن غیرت سهراب به خواهرش سارا بسیار پررنگ به نمایش درآمده است و اتفاقاً واکنش غیر منتظره دخترانی که مخاطب فیلم هستند در پی داشت. تا آنجا که به گفته محمودی پس از پخش سکانسی که سهراب به خواهرش میگوید «تو نباید از غیرت من نسبت به خودت بترسی»، دخترهایی که از نظر خیلی از ما شاید مقبول هم نباشند، زیر پستهای این سریال نوشتند: «کاش ما هم برادری مثل سهراب داشتیم».
افسانه کمالی همان سارای سریال سایهبان است که سومین تجربهاش را در دنیای تصویر با این مجموعه تلویزیونی پشت سر گذاشت. وی متولد خرداد ماه سال 66 است و مدرک کارشناسی ارشد در رشته فیزیولوژی پزشکی دارد. کمالی برای اولین بار در سال 94 در فیلم یک روز بخصوص به کارگردانی همایون اسعدیان وارد عرصه بازیگری شد و سپس در تلویزیون با سریالهای «سردلبران» و «سایهبان» به کارش در دنیای هنر Art ادامه داد.
با «افسانه کمالی» درباره احساسش به نقش سارا و شرایط بازی در سریال «سایهبان» به گفت و گو نشستیم که از نگاه مخاطبان میگذرد:
سریال سایهبان سومین کار شما است، برادران محمودی چگونه شما را برای این نقش انتخاب کردند؟
برادران محمودی کار من را در سینمایی آقای اسعدیان دیده بودند و از همانجا من را برای نقش سارا انتخاب کردند. باید بگویم آنها در نزدیک شدن به نقش سارا نیز خیلی به من کمک کردند. همانطور که میدانید سریال «سایهبان» تجربه سوم بازیگری من است. پس از دوره چهار ماهه که من با برادران محمودی کار کردم، با راهنمایی آنها توانستم به کاراکتر مورد نظر نویسنده نزدیک شوم و پس از پایان تصویربرداری تجربیات زیادی پیدا کردم.
برای من حتی تصور داشتن برادری مثل سهراب که پشتیبانم باشد دلنشین است.
نگاهتان نسبت به دختری که نقشش را دارید چگونه است؟ نزدیک شدن به نقش سارا برایتان سخت نبود؟
سارا دختری نجیب است که در پایین شهر زندگی میکند و به خانوادهاش خیلی وابسته است. او محجوب و کم حرف است و سعی میکند احساساتش را در خانواده بروز ندهد. همچنین به خاطر ناراحتی قلبیاش تا میتواند خودش و مشکلاتش را سانسور میکند. حتی کمتر خشم، عصبانیت،ناراحتی یا خوشحالیهایش را میبینیم چون سعی میکند تا میتواند خودش را فیلتر کند که باری روی دوش خانوادش نگذارد. من احساس میکنم خصوصیات اخلاقی نقش سارا در خود من هم وجود دارد برای همین بازی کردن در این نقش برایم سخت نبود.
اینکه برادری پشتیبان داشته باشید چه احساسی دارد؟
من فکر میکنم این اتفاق خوبی است که در هر خانوادهای برادری که بتواند نقش حامی و پشتیبان خانوادهاش بازی کند وجود داشته باشد. برای من حتی تصور کردن این برادر هم دلنشین است برای همین نزدیک شدن به این کاراکتر سخت نبود.
شما خودتان هم برادر دارید؟
بلی برادرم 10 سال از من کوچکتر است.
شخصیت شما چقدر به سارای «سایهبان» نزدیک است؟
باید بگویم این نقش به من نزدیک است. به غیر از خصوصیات اخلاقی سارا فکر میکنم فیزیک و صورتم هم با این نقش همخوانی زیادی دارد. وقتی بازخوردهای مثبت مخاطبان را از نقشم میبینم متوجه میشوم که تا اندازه ای در باور پذیری سارا موفق شدم و این برایم خوشایند است.
دخترهایی مثل سارا در جامعه امروز ما خیلی کم شدهاند
خصیصه پر رنگ نقش سارا حیای این کاراکتر است که بسیار خوب به مخاطب منتقل میشود.
بله همین طور است. روز اولی که برادران محمودی درباره نقش سارا با من حرف زدند، گفتند سارا بسیار دختر محجوب و کم حرف است. او دختری است که مشکلاتش را در خودش میریزد و در تنهاییهایش گریه میکند. البته به مرور با توجه به تجربههایی که به دست میآورد سعی میکند نسبت به این احساساتش قویتر شود.
در این فیلم به یاد دوران دانشجویی و نجابتی که در دختران بود افتادم.
فکر میکنید نقشتان چه اثری روی جامعه دارد؟
من متولد 1366 هستم و دختران زیادی در دانشگاه دیدم که شبیه سارا باشند. نزدیک به 10 سال پیش که دسترسی به هر چیزی وجود نداشت دخترانی مثل سارا که چشم و گوششان بسته باشد بسیار زیاد بودند. کسانی که از یک محیط بسته مثل دبیرستان به دانشگاه میآمدند و با یک دنیای جدید آشنا میشدند.
من نمیدانم بچههایی که امروز وارد دانشگاه میشوند چه شخصیتی و ویژگیهایی دارند. اما قطعاً هنوز هم افرادی شبیه به سارا وجود دارند. با این حال به خاطر پیشرفت تکنولوژی و سرعت زندگی امروز وضعیت متفاوت شده است. امروزه دخترها فوق العاده باهوشتر و به روزتر هستند. در حقیقت دخترهایی مثل سارا امروز در جامعه ما خیلی کم شدهاند.
من در این فیلم به یاد دوران دانشجویی و نجابتی که در دختران بود افتادم. نه اینکه این نجابت در دختران امروز وجود ندارد. نسل عوض شده است و در عصری حضور داریم که ایجاب میکند واکنش دخترها و پسرها به مسائل به گونهای دیگر باشد. من فکر میکنم شاید همین که بچههای دهه هفتاد ببینند که دخترهای دهه شصت چگونه زندگی میکردند یا چه حال و هوایی داشتند خودش میتواند جالب باشد.
سخت ترین سکانس این سریال برای شما چه سکانسی بود؟
برای من سکانس فاینال سخت ترین سکانس بود.
دوست دارید در دنیای تصویر چه نقشی را تجربه کنید؟
نقش خاصی را نمیتوانم نام ببرم ولی دوست دارم نقشهای متفاوت بازی کنم. در حقیقت هیجان نزدیک شدن به کاراکترهای جدید برای من خیلی حس خوش آیندی است.
در باره نقشتان در «سردلبران» توضیح داد؟
در سر دلبران نقش دختری را بازی میکنم که دغدغه خانواده اش را دارد. ولی با روشی که پدرش برای زندگی انتخاب کرده مخالف است. البته داستان اصلی حول آقای ارجمند و همسر ایشان میگذرد و من تنها در چند قسمت حضور دارم.
سریال «سایهبان» کاری از گروه فیلم و سریال شبکه دو است که از شنبه تا چهارشنبه ساعت 21:30 روانه آنتن می شود و پنجشنبه ها در همان ساعت خلاصه قسمت های گذشته این سریال مرور خواهد شد. از بازیگران این مجموعه که محسن چاووشی تیتراژ آن را خوانده است؛ می توان به امین تارخ، هستی مهدوی فر، محمدرضا غفاری، مجتبی پیرزاده، محمد ولی زادگان، رویا جاویدنیا، افسانه کمالی، حسام محمودی، سینا مهراد، افشین اخلاقی، زهرا بهروز منش، علیرضا ثانی فر، سجاد دیر مینا، پیمان مقدمی، علی غلامی، با حضور پریوش نظریه، رویا تیموریان، بهزاد فراهانی، علی اوسیوند، محمد عمرانی و با هنرمندی کامران تفتی و آناهیتا افشار اشاره کرد.
دیگر عوامل سریال «سایهبان» عبارتند از: مدیر تصویربرداری: امیر موسوی، مدیر صدابرداری: سعید بجنوردی، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا : حسین قورچیان، دستیار اول و مدیر برنامه ریزی: شکیل مظفری، طراح چهره پردازی : محمد رضا قومی، طراح صحنه: امیرحسین باباییان، طراح لباس: سیامک کاری نژاد، ناظر کیفی سید هادی موسوی، منشی صحنه: مرجان تاجیک، عکاس: فتاح ذی نوری، مدیر تولید: سامان شعشعه ، مجری طرح: شیما قنبری، مشاور تهیه کننده: ارشاد محمودی، مدیر تدارکات: امیر جهانگیری.
در خلاصه داستان این سریال آمده: «سایهبان قصه زندگی امروز ما و شماست، دو رفیق که در منطقهای کارگرنشین بزرگ شدهاند، تا پای جان تلاش میکنند که چراغ خانه هایشان را روشن نگه دارند.
ایستادهاند در برابر سرنوشت سرکش. عشق و ایمان ، خون می شود در رگ های شان تا از پا نیفتند و دلخوش بمانند به رحمت خدا و فرداهای بهتر، اما زخمی در راه است، زخمی که سنگ محکیست برای رفاقت دیرینه شان ...»
منبع: رکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۱۲۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.