Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-05-04@23:53:22 GMT

نیم نگاهی به "سایه بان" این شب های تلویزیون

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۷۱۶۶۰۱

صراط: پاشنه آشیل سایه‌بان اما فیلمنامه آن است و به طور مشخص، محوری که در نقش نخ تسبیح، داستان‌های موازی این سریال را به‌هم وصل می‌کند؛ جهیزیه سارا و حواشی شکل گرفته حول آن. اصولا چالش اصلی فیلمنامه این سریال مساله تامین و سر وقت رساندن جهیزیه دختر جوان خانواده است و تقریبا بقیه داستان‌ها و داستانک‌ها در حوالی همین موضوع دور دور می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پولی که خانواده سهراب برای تامین جهیزیه سارا کنار گذاشته‌اند به رسم امانت به سعید سپرده می‌شود تا مگر به زخم کار و زندگی‌اش بزند؛ سعید پول را ناخواسته به باد فنا می‌دهد؛ دوستی سعید و سهراب رگ به رگ می‌شود سهراب تحت فشار خانواده و بخصوص برادر کوچکش بابک قرار می‌گیرد؛ سعید در مسیر عودت سرمایه بر باد داده و اعاده حیثیت خدشه‌دار شده‌اش، پایش به زندان باز می‌شود و دستش رنگ خون می‌گیرد؛ دزد به جهیزیه سارا می‌زند؛ آرمان بالاخره تسلیم وسوسه‌های مادر و دایی‌اش می‌شود و به اجبار و برای رهانیدن مادر از بند طلبکاران، سارا را رها می‌کند و به صحرای گرجستان می‌زند؛ نسترن خواسته و ناخواسته دل از سعید می‌کند و دادخواست طلاق می‌دهد؛ سهراب برای سعید وثیقه می‌گذارد؛ سعید بدعهدی می‌کند؛ سهراب می‌گذارد زیر گوش رفیق ندارش و ... هکذا.

به گزارش جام جم،  سرنخ همه این کنش و واکنش‌ها هم می‌رسد به از دست رفتن و سروقت نرسیدن پول جهیزیه سارا. به عبارت دیگر، سعید دولتخانی در مقام فیلمنامه‌نویس سریال سایه‌بان، بخش عمده‌ای از اتفاقات فیلمنامه و روابط میان شخصیت‌ها را روی مساله جهیزیه سارا بسته است. سارا و جهیزیه‌اش هم از این بابت شده‌اند ستون قصه که مادر آرمان اصرار دارد هر چه زودتر این اسباب و لوازم زندگی فراهم شود، نه بر سبیل تحبیب که از سر بهانه‌گیری و آتوگیری و کینه‌توزی که از همان اول، دلش رضا نبوده به این وصلت. باز به تعبیری دیگر، اگر سهراب پول جهیزیه را به سعید قرض نمی‌داد یا سعید سر موعد این پول را برمی‌گرداند، چه بسا که این همه اتفاق اصلا رقم نمی‌خورد و همه چیز به خیر و خوشی تمام می‌شد.

تا اینجای کار، حرفی نیست و ان‌قلتی هم نمی‌شود آورد در کار آقای نویسنده که فیلمنامه خودش است و صلاح دیده و دلش خواسته قصه را اینچنین رج بزند و بچیند. پرسش اصلی قابل طرح این‌که؛ فیلمنامه نویس یا حتی کارگردانان سریال چقدر درباره فرهنگ عمومی جامعه و بخصوص قشر و طیفی که به طور مشخص به آن پرداخته و تمرکز کرده‌اند، می‌دانند؟ اصولا پرس‌وجویی هم کرده‌اند، مطالعاتی داشته‌اند؟

در کجای همین تهران، ابرشهر دودزده، از صدر تا ذیل، از مرفه‌ترین نقاط شمالی تا محروم‌ترین مناطق جنوبی، از منتهی الیه شرق تا انتهای غرب، در فرآیند ازدواجی که در مرحله خواستگاری و درنهایت بله برون قرار دارد و هنوز کار به جاری شدن صیغه عقد هم نکشیده، در مورد جهیزیه دختر می‌پرسند، آن‌هم این‌گونه گل‌درشت و زننده؟! و فشار پشت فشار که جهیزیه را زودتر آماده کنید، آن‌هم از سمت مادرشوهری که اصولا کوچک‌ترین رغبت و میلی به این وصلت ندارد!

به وفور می‌توان رد پای جهل و غفلت را نسبت به خاستگاه و آداب و رسوم مردمان طبقه‌ای که سریال سایه‌بان اساسا قصه خود را بر کنش‌ها و تعاملات فردی و اجتماعی آنها بنا کرده، رصد کرد. نشانه دیگرش، دعوت مادر سارا از مادر آرمان برای همراهی‌شان در خرید جهیزیه! این رسم از کی و کجا باب شده که ما از آن خبر نداریم؟! حضور مادرشوهر در پروسه تهیه جهیزیه، دوشادوش عروس و خانواده‌اش؟!

متولیان سایه‌بان شاکله فیلمنامه خود را بر مقوله‌ای پی‌ریزی کرده‌اند که چندان وجود خارجی ندارد و به همین دلیل است که خط سیر داستان منطقی به نظر نمی‌رسد و دچار چالش‌ها و دست‌اندازهای فراوانی است.

سارا و جهیزیه‌اش حکم همان خشت اول سریال سایه‌بان را دارند که چون از همان ابتدا کج نهاده شده، دیوار فیلمنامه را تمام قد موج‌دار و معوج کرده است.

منبع: صراط نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۱۶۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب

دریافت 113 MB

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدوپانزدهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه های خود استفاده کند.

سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابون‌پزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفت‌های منصور (برادر رعنا) با او ازدواج می‌کند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده می شود.

گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.

جبار آذین منتقد چندی پیش در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سال‌های بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت‌ پردازی‌های اصولی، مقبول و دیالوگ‌های خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهره‌گیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازی‌های روان از ویژگی‌های «رعنا» محسوب می‌شود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشق‌ها، رشادت‌ها، مبارزه‌ها، آرمان‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌ها بگوید و چه خوب هم در آن سال‌های کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همین‌ها «رعنا» را با تجربه اندوزی‌هایش در اذهان به یادگار گذاشت.

اما یکی از ویژگی های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می آمد توانست یکی از مولفه های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.

موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست ترین و علمی ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین ها شوند.

طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.

گرچه در رسانه ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می شود، در برخی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می شود، اول از دست اندرکاران پروژه می خواهم که بخش هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می دهم.

این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه ها به مواردی چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم.

همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمی‌ترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می توان در آهنگسازی فیلم های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.

چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می آید می بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.

کد خبر 6094445 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
  • ساخت سریال‌های جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
  • شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
  • شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب
  • تلویزیون درام ورزشی می‌سازد/ چرا آثار کمدی کمتر به آنتن می‌رسد؟
  • فیلم‌های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • فیلم های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • نویسنده «نون‌خ‌۵» تحقیقات جدی درباره محیط‌زیست و کولبر‌ها انجام داد
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟