آقای بازیگر از سایه بان می گوید/عکس
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۹۲۷۳۷۴
محمدرضا غفاری بازیگر سریال "سایهبان" درباره این سریال گفت: "سایهبان" از یک گروه بسیار خوب تشکیل شده بود که حضور عوامل پشت دوربین و از همه مهمتر برادران محمودی در این سریال که آن قدر حرفه ای و کاربلد هستند باعث شد به عنوان کسی که در این کار بازی کردم فوق العاده لذت ببرم و به همین دلیل سریال سایهبان یکی از شیرین ترین تجربه های زندگیم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در همین راستا افزود: به شخصه بازی من 4 تا 5 ماه در این سریال طول کشید و شرایط این قدر مهیا و لذت بخش بود که سختی برایم وجود نداشت. در بخش تولید در گرجستان نیز 10 روز فیلمبرداری انجام شد که مشکلی پیش نیامد و کار بسیار خوب پیش رفت که این نکات مثبت به مدیریت برادران محمودی برمی گشت چون همه کارهایشان در هر بخشی حرفه ای بود و باعث می شد کار بسیار خوب جلو رود، اگر مشکلی هم بود اجازه نمی دادند ما متوجه شویم.
این بازیگر درباره جلسات تمرین برای بازی در سکانس های سریال سایهبان اظهار کرد: برای تک تک سکانس ها با کارگردان تمرین می کردیم، دورخوانی نقش را انجام می دادیم، فیلمنامه نویس سعید دولتخوانی هر روز در صحنه حضور داشت و کمک های برادران محمودی و سعید دولتخوانی برای پیشرفت تولید سریال بسیار عالی بود.
غفاری سریال "سایهبان" را واقعی و برشی از زندگی مردم و جامعه دانست و بیان کرد: "سایه بان" ذره ای دور از واقعیت جامعه و زندگی ما نبود. آدم هایی ملموس که در یک شهر و کشور زندگی می کنیم. آدم های سریال سایه بان از این اجتماع دور نیستند به همین دلیل وقتی به عنوان بیننده سایه بان را می دیدم شادی ها، دردها، رنجها و امیدهایی که به زندگی داشتند به دلم می نشست. تمام شخصیت های قصه سایه بان از سیاره دیگری نیامده و قابل لمس بودند و بیننده احساس می کر که این افراد را قبلا دیده و تجربه کرده است.
وی درباره شخصیت آرمان در سریال سایهبان و شباهت با شخصیت واقعی خود توضیح داد: نمی توانم بگویم که شخصیت آرمان چقدر به من نزدیک بود چون در هر صورت من محمدرضا غفاری هستم و آن نقش آرمان بود. این آدم ها کسانی بودند که ما آن ها را زندگی کردیم. اگر خودمان هم نباشیم اما در اجتماع آنها را دیده ایم. واقعیت این است که چون من آن را بازی کرده ام طبیعی است که بخش هایی از آن به زندگی شخصی خودم به جهت ایفای نقش شبیه بوده است اما از روز اول که فیلمنامه را خواندم آنچنان شباهتی به خودم نداشته است.
بازیگر آشپزباشی درباره حضور پیشکسوتان و نقش آنها در پیشبرد سریال "سایهبان" عنوان کرد: اساتید و پیشکسوتان بسیار زیاد در این سریال موثر بودند. تیم حرفه ای جلو و پشت دوربین از کاربلدهای این حرفه بودند. برای من باعث افتخار بود که توانستم با امین تارخ و رویا تیموریان کار کنم و قطعا این عزیزان آن قدر حرفه ای و استاد هستند که کار کردن در کنارشان لذت بخش است.
غفاری استقبال مردم از سریال "سایهبان" را بسیار خوب خواند و افزود: نظر من معیار استقبال مردم نمی شود و باید دید بازخورد مردم نسبت به سریال چگونه بوده است اما نقدهایی که درباره سریال سایه بان خواندم و نظرات کسانی که آن را دنبال می کردند از این اثر بسیار خوشحال بودند چون چیزی دور از واقعیت برای مخاطب عنوان نشد.
وی درباره نقش آرمان در سریال "سایهبان" و فرازو نشیب های آن اظهار کرد: این نقش چند وجهی است. فکر می کنم همه ما آدم های سفید و سیاه نیستیم بلکه یک وجوهی از خاکستری بودن در ما وجود دارد. به عنوان مثال من اگر از نظر یک شخص آدم خوب و پاکی هستم ممکن است از نظر شخص دیگری وجوه تیره ای داشته باشم که در بخش دیگری از زندگی ام نمود پیدا کند. برای نقش آرمان هم همین وضعیت وجود دارد. می دانستم که وقتی از یک جایی شخصیت آرمان تغییر کند یعنی از یک بخشی از قصه به خاطر مادرش سارا را که قرار است با او ازدواج کند رها کرده و برای ازدواج با دختردایی اش مژده به گرجستان می رود باعث ناراحت شدن مخاطب می شود ولی دلایلی وجود داشت که در بخش های مختلف داستان خود را نشان می داد.
بازیگر سایه بان ادامه داد: دلیل اصلی تصمیم آرمان، خانواده بود که اتفاقا انتخاب عاقلانه ای بود که آرمان به خاطر مادرش که در زندان افتاده است تصمیم می گیرد با مژده ازدواج کند. وقتی فردی با بن بست روبه رو شود که یک انتخاب برای ازدواج داشته باشد، در عین حال مادرش به زندان افتاده است و با انتخاب دختر دیگری مادر نجات پیدا می کند تصمیم آرمان را خواهد گرفت. فکر می کنم اگر چنین اتفاقی یک روز در زندگی برای من نیز بیفتد در درجه اول خانواده ام را انتخاب می کنم چون خانواده حرف اول را در زندگی می زند.
غفاری تعامل نقش آرمان با مادرش و کنش و واکنش های رد و بدل شده بین این دو نقش در سریال سایه بان را چند بخشی دانسته و بیان کرد: در جایی که مادر به زندان می رود و زندگی خانوادگی آرمان به بن بست می رسد آرمان چاره ای جز پا گذاشتن روی عشقش ندارد و مجبور می شود برخلاف میلش کاری کند که آرامش خانواده اش با آزاد شدن مادر از زندان و برطرف شدن بدهی برگردد. گرفتن چنین تصمیمی در زندگی عادی هم سخت است.
وی ادامه داد: سعی کردم که بین آرمان و مادرش وابستگی به معنای ندیدن و کنار زدن همسر وجود نداشته باشد. زندگی یک کلیتی از همین واقعیت هاست یعنی پسری که عاشق است و مادری که راضی نیست. این اتفاق یک بار دیگر دو سال پیش از عشق به سارا اتفاق افتاد و خانواده دایی آرمان باعث شدند که این ازدواج شکل نگیرد و این بار خانواده آرمان مانع می شوند و اینجاست که آرمان تصمیم می گیرد روی پای خود بایستد و اتفاقا آدمی است که خانواده برایش مهم است یعنی وقتی مادرش مخالفت می کند دعوا نمی کند ولی می گوید من می خواهم با سارا ازدواج کنم.
وی خاطرنشان کرد: یکی از لذت بخش ترین تجربه های زندگی ام کار با برادران محمودی بود و فکر می کنم فضای خوب، حال خوب و آرامش در تولید باعث دیده شدن "سایهبان" شد و اگر همکاری مجددی با برادران محمودی باشد با افتخار قبول می کنم.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۲۷۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.